ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار.

ایجاد یک حساب کاربری

پر کردن فیلدهایی که با ستاره (*) نشانه گذاری شده ضروری است.
نام *
نام کاربری *
رمز عبور *
تکرار رمز عبور *
ایمیل *
تکرار ایمیل *

نگارستان

انگيزه و خلاقیت در کودکان

انگيزه و خلاقیت در کودکان

انگيزه و خلاقیت در کودکان

مهمترین وظیفه ای که بر عهده والدین وجود دارد ایجاد محیطی با شرائط ایده آل برای فرزندان خود به نحوی که بتوانیم با ایجاد انگیزه های مثبت در فرزندان ، نوید بخش ظهور خلاقیت در آینده آنان باشیم

ایجاد انگیزه و مسئولیت پذیری:

مسئولیت پذیری و روحيه همکاري براساس روش هاي درست تربيتي از ابتداي کودکي شکل مي گيرد. مهمترين شيوه براي ايجاد روحيه در فرزندان، پرورش مسئوليت پذيري آنها  جهت نیل به خلاقیت است. اگر از همان دوران کودکي، نقش و ارزش وجودي فرزندان را در کانون خانواده براي آنان روشن سازيم، با ايجاد عزت نفس در آنان مي توانيم مسئوليت هايي را  در حد توان وعلاقه آنان ، برايشان تعريف کنيم. ارج نهادن به نظرات شخصي ( هرچند ساده باشد) و سهيم ساختن آنان در تصميم گيري ها، همچنين تقسيم وظايف براساس توانايي و علايق اعضاي خانواده، از جمله عوامل به وجود آورنده اين احساس مسئوليت برشمرده شده است. همه مي دانيم که آنچه بشر را به سوي فردا هدايت مي کند، انگيزه است و به اين ترتيب انسان هايي که در فراز و نشيب زندگي ، انگيزه خود را از دست مي دهند، دچار نوميدي و افسردگي شده و از ادامه راه زندگي باز مي مانند.

براي ايجاد انگيزه در کودکان بايد دست به عمل بزنيم. نبايد منفعل باشيم. اگر خوب برنامه ريزي کنيم، مي توانيم از امکانات موجود ( هر چند ناچيز) نهايت استفاده را ببريم. به خاطر داشته باشيم ما هر روز در حال تحول هستيم. بايد تلاش کنیم تا بتوانند زيبايي ها و پديده هاي مثبت جهان هستي را ببينند چرا که با مثبت ديدن جهان و پديده هاي آن، شور و اشتياقي براي آنها که جزيي از اين پرتوهاي مثبت هستند، به وجود مي آيد. بنابراين، توجه به نکات مثبت پديده ها، توجه به آرزوهاي جديد و ساختن هدف هاي جديد و توجه به پيامدهاي مثبت ، همگي موجب افزايش انگيزه هستند و ازکودکان ما فردي پر شور و در حال صعود به قله هاي موفقيت مي سازند.

خلاقیت:

خلاقيت قابليتي ذاتی است كه در همگان وجود دارد. فرد خلاق كسي است كه از ذهني جستجوگر و آفريننده برخوردار باشد. خلاقيت عبارت است از « توانايي ديدن چيزها به شيوه هاي جدي، شكستن مرزها و فراتر رفتن از چارچوب ها، فكر كردن به شيوه اي متفاوت، ابداع چيزهای جديد، استفاده از چيز هاي نا مربوط و تبديل آن به شكل هاي جديد.» می توان نتیجه گرفت که خلاقیت برآیند فرآیندهای ذهنی و شخصیتی فرد بوده و به تولیدات و آثاری منجر می شود که نو و بدیع بوده، خاصیتی متکامل داشته و با واقعیتها، منطبق بوده و در غایت به سود جامعه بشری هستند.

خلاقیت، نيازمند پرورش و تقويت مي‌باشد تا به سر حدشكوفايي برسد. راههای بیشماری برای پرورش آن به ویژه از دوران کودکی وجود دارد. چرا که تصور و تخیلی که در اوایل دوران کودکی شکل می‌گیرد، مبنای خلاقیت در دوران بلوغ است.

از آنجا كه كودك حساسترين مراحل رشد خلاقيت را در محيط خانه سپري مي‌كند، طبیعی است که بیشترین تاثیر را نیز از آن بپذیرند ، محيط مناسب خانوادگي، شيوه و نگرش‌هاي صحيح فرزندپروري در رشد و شكوفايي خلاقيت سهم مهمي ايفا مي‌كند. نحوه تربيت و استفاده از شيوه‌هاي دموكراتيك يا مستبدانه، اعمال نحوه انضباط و شيوه ابراز محبت هر كدام به نوعي در پرورش يا سركوب خلاقيت کودکان مؤثر است.

در واقع والدين از طريق درگير شدن در فعاليتهاي خلاق كودك در رشد خلاقيت او سهيم هستند. خانواده ها باید فرصتهاي لازم را براي سؤال كردن، كنجكاوي و كشف محيط به كودكان بدهند و هرگز آنان را تنبيه و تهديد نكنند. زمينه رشد خلاقيت در خانه زماني فراهم مي شود كه به كودكانتان آزادي زيادي بدهيد و به آنها به عنوان يك فرد احترام بگذاريد، از نظر عاطفي در حد اعتدال به آنها نزديك شويد و بر روي ارزشهاي اخلاقي و نه قوانين خاص تأكيد نماييد. محیط خانه را به صورتي درآوريد كه در آن فعاليت، بازي و خنده به مقدار زيادی وجود داشته باشد. شما و كودكانتان سعي نمائيد كارها را به روش هاي جديد و جالب انجام دهيد. با تشويق و تأييد رفتار كودك و فراهم آوردن زمينه هاي مساعد و تدارك بازيهاي دلخواه او، قدرت تخيل و خلاقيت كودك را تقويت كنيد. خيالپردازيهاي كودكان را سرزنش نكنید زيرا خلاقيت او را محدود مي سازید.

شايسته  است والدين  تا آنجا  كه امكان دارد كودكان  خود را مستقل بار آورده و در ايجاد اعتماد به نفس، آنان  را ياري كنند  و دستاوردهاي آنان را با آغوش باز پذيرا  شوند و هنگام شكست، به جاي سرزنش، راهنما و راهگشاي مشكلات  كودكان خود باشند، تا كودكان بتوانند ضمن  احساس ارزشمندي در انجام كارها، راه حل ها و عقايد غير معمول و دور از ذهن  را نيز بيازمايند، چراكه چنين  كارهايي پايه و مايه اصلي خلاقيت است.

بهترين زمان براي اطلاع از خلاقيت كودكان ، تماشاي آنها به هنگام بازي  است. خلاقیت عامل مهم بازی است. كودك را در حالي كه آزادانه و فارغ البال  با مواد و اسباب بازيهايش  سرگرم بازي است تماشا كنيد. كودكان خلاق اغلب براي هر يك  از وسايل بازي خود  موارد استفاده متفاوتي پيدا مي كنند و قبل از اينكه  از وسيله اي  به سراغ وسيله ديگر بروند از آن به انواع مختلف استفاده مي نمايند. كودك خلاق اغلب از منابع خود به انواع و اشكال  مختلف و گاه حيرت انگيز  استفاده مي كند.ممكن است  يك جعبه خالي براي كودك خلاق  ارزشي به مراتب بيش  از بهترين و پيچيده ترين اسباب بازيها داشته باشد. کودکان خلاق می توانند با توجه به موقعیت و مکان خاص بازی را تغییر دهند، بازیهای جدید ابداع کنند، مقررات خاصی وضع کنند، رهبری بازی را در دست گرفته و با سازمان بندی منسجم ، چه به صورت فردی و چه به صورت گروهی بازی کنند. بازی این گونه افراد از تنوع و گوناگونی ، آکنده بوده و می توانند با توجه به علایق خود و بازی کنان هدفهای بازی را اعمال کنند. در مقابل کودکانی که از خلاقیت بی بهره بوده و یا خلاقیت کمی دارند در بازی ها نقش پیرو را به عهده گرفته، خود را ملزم به رعایت کامل مقررات بازی می دانند، تخطی از قوانین را جایز نشمرده و بازی را بیشتر به عنوان وظیفه و کار تلقی می کنند تا وسیله ای برای رشد، بنابراین سهم آنها از لذت بازی کمتر از کودکان خلاق است.

ویژگیهای کودکان با انگیزه و خلاق:

1. كودكان خلاق اغلب با آب  و تاب حرف مي زنند. ذكر جزييات يك ماجرا  و به تفضيل سخن گفتن  مي تواند نشانه قدرت  خيال و تصور زياد باشد.

2. دقت و توجه شدید در گوش  دادن، مشاهده كردن يا انجام دادن  كاري دارند.

3. شور و نشاط و مشغوليتهاي  شديد جسماني دارند.

4. در صحبتهای خود از قیاس استفاده می کنند.

5. عادت به وارسی منابع مختلف دارند.

6. با دقت به اشیا و پیرامون خود می نگرند.

7. اشتیاق به صحبت کردن درباره كشفيات با ديگران دارند.

8. توانایی ابداع بازیهای جدید و تغییر در بازیها دارند.

9. کنجکاوی زیادی برای سردرآوردن از امور دارند.

10. در گفتار خود جسارت زیادی دارند.

11. سئوالات عجیبی طرح می نمایند.

کارهائی که انگيزه و خلاقيت كودکان را نابود میکند :

1- تاكيد بيش از حد والدين بر هوش و حافظه كودک

2- ايجاد رقابت ميان كودكان

3- تاكيد افراطي بر جنسيت كودک

4- قرار دادن قوانين خشك و دست و پا گير در منزل

5- عدم آشنايي والدين با مفهوم واقعي خلاقيت

6- انتقاد مكرر از رفتارهاي كودک

7- بيهوده شمردن تخيلات كودک

8- عدم شناسايي علائق دروني كودک

9- عدم وجود حس شوخ طبعي در محيط منزل

10- تحميل نقش بزرگسال به كودک

کلام آخر:

شوخ طبعی و مهربانی با كودكان و اجتناب از تحقير آنان از اصول اولیه برای تقویت قدرت خلاقیت است زیرا  کودکي که احساس حقارت کند هرگز دست به خلاقیت و نوآوری نمي‌زند. فراهم نمودن یک محيط مناسب و امكاناتي همچون وسايل موسيقي، نقاشي و طراحي و... براي انجام كارهاي خلاقانه ، میتواند به آنها كمك کند خلاقيت هاي خود را ابراز نمايند. در برخورد با اولین کار خلاقانه ، او را تشويق كنید و آنها را در معرض نمايش قرار دهید و از ارزيابي بيش از حد کودک خود خودداري كنید. ضمن اینکه شما نیز باید  به انجام كارهاي خلاقانه بپردازید تا از شما الگوبرداری کند و در عین حال امكان شركت در فعاليتها و كلاسهاي ويژه را براي کودک خود فراهم نمايید.  از تاكيد بر محدودیتهای جنسيتی كودكان همچون دختر ماشين بازي نميكند، پسر عروسك بازي نميكند يا پسر گريه نميكند، شديدا خودداري نمايید و اجازه دهید تا كودك  ، خودش باشد.  سعي كنید در حضور جمع، كودك خود را خلاق معرفي نكنید؛ در غير اين صورت اطرافيان ، انتظارات بيش از حدي از كودك شما خواهند داشت. و در مواجهه با مشكلات و گرفتاريها ، بهره برداری مثبتي انجام دهید و با تشويق ، به كودك خود اجازه ابراز احساسات و اظهار نظر بدهید.

هرگز فراموش نکنید :

کودکان وقتی با سرزنش و انتقاد زندگی می کنند می آموزند بی اعتماد به خود باشند. وقتی با خشونت زندگی می کنند می آموزند که جنگجو باشند. وقتی با ترس زندگی می کنند می آموزند که بُزدل باشند. وقتی با ترحم زندگی می کنند می آموزند که به خود احساس ترحم داشته باشند. وقتی با تمسخر زندگی می کنند می آموزند که خجالتی باشند. وقتی با حسادت زندگی می کنند می آموزند که در خود احساس گناه داشته باشند. اما اگر با شکیبایی زندگی کنند بردباری را می آموزند. اگر با تشویق زندگی کنند اعتماد و اطمینان را می آموزند. اگر با پاداش زندگی کنند با استعداد بودن و پذیرندگی را می آموزند. اگر با تصدیق شدن زندگی کنند عشق را می آموزند. اگر با توافق زندگی کنند دوست داشتن خود را می آموزند. اگر با تایید زندگی کنند با هدف زندگی کردن را می آموزند. اگر با صداقت زندگی کنند حقیقت را می آموزند. اگر با انصاف زندگی کنند دفاع از حقوق را می آموزند. اگر با اطمینان زندگی کنند اعتماد به خود و اعتماد به دیگران را می آموزند. اگر با دوستی و محبت زندگی کنند زندگی در دنیای امن را می آموزند.